این موضوع مورد استقبال و تایید اعضای جنبش عدم تعهد که شمار بیشتری از کشورها را شامل میشود نیز قرار گرفته و از این تاریخ، لازمالاجرا است. این یک واقعیت میدانی است.
اما در طرف مقابل، اتحادیه اروپا و کشورهای فرانسه، انگلیس و آلمان اعلام کردند که اتحادیه اروپا با اسنپبک موافق است. این سه کشور تلاش میکنند برای خود در جهان حامیانی پیدا کنند، و به این ترتیب اعلام کردهاند که بهجز اتحادیه اروپا چند کشور دیگر نیز مانند آلبانی، نروژ، مولداوی و صربستان نیز با آنها همراه هستند و به این سه کشور اروپایی قول دادهاند که مفاد قطعنامههایی که قرار است برگردد را اجرا کنند. این درحالی است که کشورهای یادشده از نظر اقتصادی جایگاه قابلتوجهی ندارند و کشورهای مطرحی نیز نیستند، بهویژه اوکراین که محلی از اعراب ندارد.
به اعتقاد من، تلاشی که اروپاییها انجام میدهند بینتیجه است چرا که در همان مقطعی که این قطعنامهها معتبر بود و ابهامات فعلی وجود نداشت، بسیاری از کشورها تبعیت نکردند و با ایران به ادامه همکاری پرداختند. بنابراین در حال حاضر که آن قطعنامهها بیاعتبارشده و تاریخ اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ سپری شده، بازگشت قطعنامهها مبنایی ندارد و این سه کشور اروپایی بهعنوان کشورهای در حال انزوا، تلاش مذبوحانهای انجام میدهند که به نتیجهای نخواهد رسید اما آنچه مهم است اینکه سه کشور اروپایی باید از سوی ایران مذمت شوند چراکه باب دیپلماسی را که میتوانست بین ایران و اروپا تفاهم ایجاد کند بستند و به بدترین شکل ممکن، رویکردهای خشونتآمیز خود را نسبت به ایران نشان دادند. با این حال، نتیجه مثبت این رویکرد اروپا برای ایران این است که دیگر انرژی دیپلماسی ایران صرف مذاکره با اروپا و آمریکا نمیشود و بهجای آن، گفتوگو با کشورهای همسو و مستقل از غرب-کشورهایی که در تحریمها علیه ایران شرکت نکردند -تقویت خواهد شد. از این پس وزارت خارجه باید طراحی دقیقی داشته باشد و همانگونه که برای برجام انرژی و سرمایهگذاری انجام داد، اینبار نیز باید توان دیپلماتیک کشور را برای تقویت روابط با کشورهای دوست، همسایه، اسلامی و کشورهای قدرتمندی همچون چین و روسیه به کار گیرد و از این ظرفیت عظیم که در دوره تحریمها نیز مؤثر بود و با ایران همکاری کردند، باید بهصورت راهبردی برای همکاری اقتصادی و سیاسی مورد استفاده واقع شود تا انشاءالله فرصتهای جدیدی برای ایران فراهم شود.